نقش مس در خوراك دام
مـس «Cu» : مس بطور بيشتر در كبد، مغز، همگي ها، قلب و در بخشهاي رنگي چشم و موها و پشم وجود دارد . مس يك عدد از عنصرها حتمي بافتهاي خون از حيث رشد سلولهاي خون يا اين كه ترمبوسيتها است بعلاوه حفظ سلولهاي فوق با اندازه كافي مس در بدن نيز بستگي دارد و در اثر كمبود مس ممكن مي باشد اختلالاتي در ادامه عمل ترمبوسيستها از نظر مكانيسم انعقاد خون رخ دهد . در آزمايشهايي كه بوسيله مس نشاندار در تغذيه گوسفند بعمل آمده مس بلافاصله در خون حيوان ظاهر ميگردد و با فراكسيون آلبومين باند اتصالي تشكيل مي . بعد از آن از ۲۴ ساعت قسمت بيشتر مس نشاندار در سرولوپلاسمين، (پروتئين مس دار خون) و متصل با قسمتي از گلوبولين آن مشاهده ميگردد . آزمايش نشان داده مي باشد كه تقريباً نصف مس موجود در بدن گوسفند در عضلات متمركز شده است و نصف بقيه در تمام بافتهاي بدن وجود دارااست . مس در جايگاه اوليه در كبد و بعد در مغز استخوان و به مقدار كمتر در بافتهاي ديگر گوسفند ذخيره ميشود .
اندازه مس ذخيره در تن بره هنگام به دنياآمدن شبيه آهن ذخيره، تقريباً دوچندان است و چون شير از حيث مس فقير است، مس ذخيره در تن بره نوزاد، ميتواند احتياجات حيوان را از اين لحاظ برطرف سازد . مس بعنوان كاتاليزور در سنتز هموگلوبين نقشي بعهده دارااست و از لحاظ فيزيولوژي با متابوليسم آهن در تن رابطه مي يابد . در اثر كمبود در بدن انتقال آهن از بافتها به پلاسماي خون كاهش يافته و هيپوفريمي يا كاهش غلظت آهن در خون به وجود مي آيد و نهايتاً ناچيز خوني (Anemia) را داريم . مس براي جذب آهن و آزاد شدن آهن از محل ذخيره ضروري هست . ترانسفرين آهن را بصورت Fe۳+ در خون حمل مي نمايد و اضطراري مي باشد كه آهن هم در موقع جذب و نيز در مدت آزاد شدن از محل ذخيره بصورت Fe۳+ حمل شود، ۳ آنزيم زنين اكسيداز و سرولوپلاسمين و فراكسيداز، در اين سطح نقش كليدي دارند . مس از اعضاي با اهميت اين سه آنزيم فوق هست و اكنون اگر حيوان با نبود مس مواجه شود جذب آهن و آزادسازي آهن ازمحل ذخيره قليل مي شود و نهايتاً قليل خوني را بدنبال خواهد داشت . بعلاوه مس موجود در مجراي روده جذب آهن را بداخل سلولهاي مخاطي تسريع مي كند و بهمين جهت در اثر فقدان مس جذب آهن هم كاهش مييابد . مس در اكثري از سيستمهاي آنزيمي نيز كمپاني و يا دخالت دارد . مس در سيستم آنزيمي سنتزكراتين شركت داراست و كراتين خويش از اجزاي متشكله گيسو و پشم ميباشد . بعبارت ديگر كمبود مس سبب نقصان سنتزكراتين و موجب اختلالاتي در ساختمان و ميزان رويش گيسو و پشم ميگردد . كمبود مس سبب تغييرات كيفي در گيسو و پشم گوسفند نيز مي شود . بعلت كمپاني مس در سيستم آنزيمي سنتزالاستين، پشمهاي نخي و موي صورت كه سست و درخشان بوده و داراي پيچش ارگانيك نيستند ظواهر مي شود علت اين هست كه پروتئين پشم كراتين مي باشد كه اسيد آمينه گوگرددار سيستئين در آن زياد بكار رفته است . براي ايجاد جعد، دربين مولكولهاي سيستئين بايستي كه پيوند دي سولفيدي ساخت شود كه آنزيم پلي فنيل اكسيداز Poly Phenyl Oxidase اين وظيفه را بعهده دارااست . مس يكي از اجزاي اين آنزيم مي باشد كه در فيس نبود مس پشم جعد طبيعي خويش را از دست مي دهد . پشم شل ميگردد و ظواهر درخشان پيدا ميكند . آنزيم تيروزيناز كه اسيد آمينه تيروزين را در سلولهاي ملانوبلاست به رنگدانه سياه ملانين تبديل مينمايد يك پروتئين مس دار و در صورتيكه احتياجات گوسفند از نظرمس به ميزان كافي تامين نشود در تشكيل آنزيم نامبرده و در ساخت رنگدانه سياه ملانين ايراد حاصل ميشود . مشكل فوق سبب آناليز رنگدانه سياه پشم در بدن و رنگ سياه موي بويژه در دور و بر چشمهاي گوسفند مي گردد . در گاو موهاي قرمزرنگ رنگ زرد مي شوند و موهاي سياه ، قهوهاي ميگردند . بدنبال كمبود مس ضايعات استخواني نيز مشاهده ميگردد . كمبود مس از دو نحوه ضايعات استخواني را ساخت مينمايد . ۱ـ كاهش كار سلولهاي استئوبلاست . ۲ـ كاهش فعاليت آنزيم Lysyl Oxidase در استخوانها مقادير زيادي كلاژن وجود دارااست كه سبب قوام استخوان مي گردد . مولكولهاي كلاژن مقدمه تروپوكلاژن ميباشند . در صورت وجود آنزيم Lysyl Oxidase با تشكيل حلقههاي متقاطع تروپوكلاژن تبديل به كلاژن ميشود . اين آنزيم حاوي مس مي باشد و فقدان مس نهايتاً منجر نرمي استخوان ميگردد . همين اتصالات به وسيله همين آنزيم در الاستين هم ساخت ميشود و در حالتي كه باز فقدان مس جان دار باشد . الاستين هم قليل ساخته ميشود در سود از مقاومت رگهايي نظير آئورت كاسته ميشود و نهايتاً آنوريسم را داريم .
برچسب: آسياب ميكسر،